بسم الله الرحمن الرحیم- خاطره- در زمان رژیم هفت هزار نفر ارتش ایران به امریکا کسیل کرده بودند این عده یک لغت نامه نظامی که از انگلیسی به فارسی ترجمه نکرده بود واین نشان میداد که ایران در رنگ قرمز است- یک مقاله به انگلیسی برای استاد من در دانشگاه شیراز ایمد که درباره ارتش صفوی بود ایشان درفرانسه درس خوانده بود ودربدر مدنبال شخص میگشت که اصطلاحات نظامی را ترجمه کند وکسی پیدا نشد یک تیم درست کردند وکتاب لغت نظامی انگلیسی به فرانسه درسطح کلی وبلعکس تهیه شدوانرا ترجمه کردند- جرئت چا پ نداشتند در یک جلسه خصوصی ایشان به اندازه پنج دقیق انرا بیان کرد من بعد متوجه شدم صد سال از ارتش ما جلوتر بوده است وبخش جاسوسی وضد جاسوسی انها رانداده بودند- هرسه واحد یک اشپزخانه وهرسه واحد اشپزخانه یک اشپزخانه زاپاس با خدشان درمنطقه شتر واسب میخریدند وبا خود میبردند وچناچه تجار محل نتوانند گاو وگوسفند برسانند انهارا ذبح کنند در زمان جنگ با عراق در رژیم سابق بیشاز دوکیلومتر عرض جنگی فقط با شش نفر کنترول میشد یک سری تخته هائی است ساخت امریکا درحدود سوپنج سانت در درحدود 65 سانت ویک لبه داشت وکاغدی داشت به همین اندازه ویک لبه ان که بیادبیرون باشد سوراخی داشت که بایک فلز خاص محکم میشد- این سرواخ برا این بو.د بعدا درجلدی این کاغذ ها البوم شود وروی این کاغذ ها طرح های کلی و جزئی از دسته گرفته به بالا کشیده میشد مثلا توخانه دسته ودسته مقابل ان متعلق به عراق وبرای دسته چها یک کدام به چبه نرفت اونها میز وصندلی شدند زیرا مرکز زرهی سخت به ان نیاز داشت ومن به هوش امام ر احل رحمت الله علیه افرین گفتم وبچه ها یک سری دفتر نقاشی تهیه کردند عراق مداوم تغیروجابجائی میداد وگاهی میزن تراکم میر ساند صد توپ در سیصد متر دوباره گروهبان میرفت وبچه ها میگفتندما فهمدیم همه چیز مسخره بازی است وهمچنین فهمیدیم که عراقی ها فهمیدند ودیگر اینجا نیائید وجنابان مهندسین به سربازان یادمیدادند که چناچنه ماشروع کننده جنگ باشید افسرانرا تیر باران کنید- جناب تیمسار امین افشار غول تبلیغاتی ارتش در لشگرگ در زمستان گفته بوده است – ما ارتش عراق ر ا موش کردیم ومداوم انها تلفن میزنند که هرگاه شما میخواهید حمله کنید قبلا به اطلاع دهید تا ما فرار کنیم وحالا نبوت موش کردن شوروی است بچه ها یک نامه یک خطی نوشته بودند- که اب دماغ شما(مف) جلوی بینی شما یخ زده است لطفا دستمال را باخود داشته باشید وفرمانده من گفت فلانی هرکه جوک میسازد به من معرفی کنی بیست روز مرخصی میدهم